چند هفته‌ی اخیر، به خاطر همزمانی چند تا اتفاق و کارهای جدید، روزهای خیلی فشرده‌ای واسه من بود. این فشردگی باعث شد برای بعضی از کارهایی که بهشون علاقه دارم و قبلا تو زمان‌های خالی روز انجام می‌دادم، مثل گوش دادن به پادکست‌های فارسی و انگلیسی، پیاده‌روی، مطالعه‌ی غیرشغلی، دیدن فیلم و سریال و البته نوشتن تو وبلاگ، فرصت خیلی کمی باقی بمونه.

توی همون فرصت‌های خیلی کمی که پیش میومد، متوجه شدم نوشتن تو وبلاگ برام سخت شده. حتی با اینکه از قبل چند تا موضوع یادداشت کرده بودم که بعدا در موردشون بنویسم، وقتی سراغ همون موضوعات می‌رفتم می‌دیدم نمی‌تونم چیزی که دلخواهم باشه بنویسم. موضوع جدیدی هم به ذهنم نمی‌رسید.

به نظر مشغله‌ی بیش از حد می‌تونه چنین تاثیر منفی‌ای روی آدم بذاره. یعنی اصلا در طول روز فرصتی برای نگاه کردن، گوش دادن و بررسی کردن باقی نمی‌مونه و در انتهای روز هم ذهن به‌قدری خسته خواهد بود که حتی به موضوعاتی که قبلا بهشون توجه کرده نمی‌تونه فکر کنه.

شاید به همین دلیل باشه که وقتی با افرادی که به هر دلیل، مثلا مشکلات مالی زیاد، کل روز به صورت شدیدی درگیرن یا استرس و نگرانی زیادی دارن برخورد می‌کنیم، احساس می‌کنیم حرفی برای گفتن ندارن. انگار آدمای تک‌بُعدی هستن که نهایتا در مورد اتفاقاتی که در طول روز براشون افتاده، افزایش قیمت‌ کالاها یا صحبت‌هایی که با اطرافیانشون داشتن حرف می‌زنن.

اما روند تفکر این‌طور نیست که آدم بشینه و مثلا ۲ ساعت مداوم به یه موضوع فکر کنه و آخرش هم به یه نتیجه‌ در مورد اون موضوع برسه. بلکه در طول روز و لابه‌لای کارها، وقتی به حرفای خوبی گوش میدی، نوشته‌ی خوبی می‌خونی یا با شخص جالبی ملاقات می‌کنی، احتمالا تو مسیر برگشت به خونه به طور ناخودآگاه بهشون فکر می‌کنی و نظر و دیدگاهی در مورد موضوعات مختلف پیدا می‌کنی. تکرار این روال در بلندمدت باعث میشه که آدم به یه چهارچوب فکری منسجمی برسه و دیگران حرف‌های متضاد ازش نشنون و برخوردهای متناقض ازش نبینن.

این موضوع شاید روی افرادی که بخش بزرگی از کارشون «خلق کردن» هستش تاثیر بیشتری داره. نویسنده‌ها، آهنگسازها، طراح‌ها، محققین علمی و حتی شاید افرادی که برای کسب و کارها تصمیم می‌گیرن یا محصولی طراحی می‌کنن رو می‌تونیم جزو این دسته به حساب بیاریم. شاید به همین دلیل باشه که می‌بینیم هر چه جامعه‌ای امنیت روانی و آرامش بیشتری داشته باشه، خروجی‌های فرهنگی، هنری، علمی و صنعتی و تجاری بهتری هم خواهد داشت. ما این تجربه رو قبلا تو کشور خودمون هم داشتیم.